تحولات لبنان و فلسطین

علی نصیریان تنها بازمانده از نسل طلایی بازیگرانی است که اواخر دهه ۴۰ در سینمای موج نو ایران در کنار بزرگانی چون عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی، داوود رشیدی و محمدعلی کشاورز درخشید و تنها یک انگشت از این پنجه آفتاب هنرپیشگی در سینمای ایران باقی مانده است.

از قصه تنهایی بازیگر تنها تا روایتی ناتمام

به گزارش قدس آنلاین، نصیریان ۸۸ ساله با وجود همه اندوخته‌ها و تجربیات ارزشمندش، شاید دیگر مثل سابق توانایی بالایی در بازیگری نداشته باشد آنچنان که در نامه‌ای دلیل انصرافش از حضور در جشنواره را کهولت سن و خستگی اعلام کرده بود، چیزی که در فیلم «هفت بهار نارنج» هم کم‌وبیش هویدا بود. آنچه از استاد بازیگری سینمای ایران در این فیلم دیدیم، آنچه از او انتظار داشتیم نبود، نصیریان در دام فیلم‌نامه‌ای ضعیف و کارگردانی که گویی هدفش از ساخت فیلم ادای دین به او بوده است، گرفتار شد. فرشاد گل‌سفیدی هم در نشست خبری این فیلم اذعان کرد در نیمه راه متوجه شده خبری از سرمایه نیست و ساخت این فیلم را فقط به خاطر استاد نصیریان ادامه داده است.

قصه فیلم درباره تنهایی و مشکلات یک سالمند است که شبیه به بخشی از قصه زندگی نصیریان است و گل‌سفیدی تأکید داشته در طول پروژه هم به خاطر پیشکسوتی استاد، مراعاتش را کرده است و بازی نصیریان از همین مراعات و تعارف، ضربه می‌خورد. فیلم‌نامه در روایت و شخصیت‌پردازی لنگ می‌زند. مخاطب بناست با روایت ذهنی علی نصیریان در نقش «آقا شمس» همراه شود اما آن قدر این روایت خطی و کند است که تا پایان نیمه اول فیلم، هیچ اتفاقی نمی‌افتد و قلاب و نقطه عطفی وجود ندارد. این روایت کند و خطی، مخاطب را خسته می‌کند به طوری که تعدادی از تماشاچیان در نیم ساعت اول فیلم، سالن سینما را ترک کردند.

بازیگری خوب در ترکیبی بد

فرشاد گل‌سفیدی با سابقه مدیر فیلم‌برداری آثار سینمایی در نخستین قدم کارگردانی‌اش، پا در میدانی سخت گذاشته است. ساخت فیلمی فلسفی که قرار است در جهان ذهنی یک شخصیت سیر کند، جرئت بالایی می‌خواهد و نخستین تجربه در این میدان، جسارتی بیشتر. فیلمی که قرار است روی قاب‌ها و دیالوگ‌هایش سوار شود یا به خاطر روایت ذهنی‌اش، تدوینی پیچیده داشته باشد انتظارها را برآورده نمی‌کند.

با وجود اینکه لوکیشن فیلم در یکی از شهرهای شمالی است و رنگ و لعاب طبیعت، امتیازی برای جذابیت بصری فیلم به شمار می‌رود؛ اما کارگردان از این ظرفیت به خوبی استفاده نکرده است. بیشتر اتفاق‌های فیلم در خانه رخ می‌دهد و تنوع آب و هوایی آن اقلیم که می‌توانست در اختیار مضمون فیلم قرار بگیرد، از سوی فیلمساز نادیده گرفته می‌شود.

قاب‌های کلوزآپ در فضای خانه، اگرچه نشان‌دهنده جهان بسته و محدود شخصیت اصلی است؛ اما در صحنه‌هایی، شکلی کاریکاتوری پیدا کرده و رفتارهای اغراق‌آمیز علی(جوان موتوسوار) در ابراز علاقه‌اش به سارا(پرستار خانگی) وصله نچسبی به ریتم شاعرانه و لطیف فیلم است.

«هفت بهار نارنج» تلاشی برای روایت عاشقانه‌ای آرام در سالمندی است؛ اما نتوانسته جهان مشوش و غریب پیرمردی آلزایمری(آقا شمس) که هنوز دل در گرو عشق همسرش(طلعتی) دارد را به نمایش بگذارد. فیلم‌نامه ضعیف و کارگردانی نه چندان دلچسب کار موجب شده شاهد بازی خوبی از علی نصیریان نباشیم. این فیلم هم مثل باختی که کریستیانو رونالدو در تیم پرتغال و حذف تیمش از جام جهانی داد برای نصیریان یک باخت در بازیگری به شمار می‌رود، حتی اگر بازیکن یا بازیگری در قله باشی چون در ترکیبی بد قرار گرفته‌ای، می‌بازی.

البته کارگردان فیلم در نشست خبری، فراری رو به جلو داشت و گفت «هفت بهار نارنج» فیلم گیشه نیست و اثری هنری است. فراری که معمولاً فیلمسازان در مواجهه با وضعیت عدم استقبال مخاطب از اثرشان دارند.

خبرنگار: زهره کهندل

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.